سلام.خوب هستین ؟ من نه. اصلا حالم خوش نیست آره بد جوری دلم تنگ شده حوس زندگی تو رگ هام خشکیده نمیدانم و نمی خواهم بدانم برای چه مینوسم چون معتقدم هر چه از دل بر آید بر دل نشیند اما لاجرم حرفی که از دل بر می آید برروی صفحه وبلاگ... می نشیند نمیدونم چرا؟!!! آخه این روز ها همه با اینکه درد عاشق ها رو میدونن ولی نقش نمیدانم را بازی میکنن همش کارم شده خلوت کردن و بودن با اشک هایی که یه هویی میبینم گونه هام رو نوازش میکنه آره همه روزهام شده گوشه نشینی و خلوت و حاشیه رفتن با دلم که آرومش کنم ولی به خدا این دلم تقصیر نداره بیگناهه از درد سکوت مرگبار داره میترکه ولی بی گناهی دلم کم گناهی نیست یه جرمی مرتکب شده که ازش دل کندن محال و اون اینکه پی جرم عاشق بودن به معشوقش کوشیده که وصف معشوقم برام خیلی سخته. ای کاش میشد بهش بگم عاشقم و عاشقش خواهم ماند من به این جمله کوتاه ولی بلند ایمان دارم که اگر خدا آرزویی را در دل نهاد توان رسیدن به آن را نیز در ما دیده است امیدوارم این آرزو به یک واقعیت تبدیل شه و همه عاشق و معشوق های حقیقی سنگ صبور هم باشن و باهم خوش باشن نه تنهایی غم باد بگیرن_ من دعا میکنم شما هم دعا کنید امیدوارم از بهشت من خوشتون بیاد.همین
| قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |
درباره سایت
منوی سایت
آرشیو سایت
پیوند ها
اختصاصی ویژه
طراح قالب
امکانات سایت